کد مطلب:134082 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:125

بازهم حسین از هدف سخن می گوید
یكی از موارد روشنی كه باز حسین بن علی علیهماالسلام با صراحت از هدف خود سخن گفت و پایان كار خویش را آشكارا بیان داشت هنگام وداع آن حضرت با قبر پیغمبر (ص) است در آنجا می گوید.


«یا رسول اللَّه بابی أنت و اُمی لقد خرجت من جوارك كرها و فرق بینی و بینك و اُخذت بالعنف قهراً أن ابایع یزید بن معاویة شارب الخمور و راكب الفجور فان فعلت كفرت و ان ابیت قتلت فها أنا خارج من جوارك علی الكره فعلیك منی السلام یا رسول اللَّه [1] .

یعنی ای رسول خدا پدر و مادرم فدای شما باد، من از نزد تو جبراً خارج می گردم،بین من و تو جدائی افكندند و مرا در فشار گذاردند كه با یزید بن معاویه بیعت نمایم همان یزیدی كه خمر می نوشد و انواع گناهان را مرتكب می شود، اگر بپذیرم و در برابر وی تسلیم گردم در این صورت كفر ورزیدم و اگر بیعت نكنم مرا بقتل می رسانند اكنون با كراهت از نزد تو بیرون می روم و از مدینه خارج می گردم و با حضرتت وداع می كنم»

در این گفتار كوتاه حسین (ع) ابتدا از فرزند معاویه سخت نكوهش می كند و انحرافات و ناپاكی های وی را برمیشمرد و آنگاه می گوید مرا به بیعت با چنین فردی جبراً دعوت می كنند!!! ولی عجیب تر از همه این كه می فرماید «اگر با یزید بیعت كنم كفر ورزیدم و از اسلام خارج شدم!

حسین (ع) در اینجا تسلیم در برابر یزید را كفر می شمرد و آن را خروج از اسلام می داند و سپس عكس العمل مخالفت با آن دیكتاتور و جبار را هم آشكارا بیان كرده و می گوید «اگر بیعت نكنم كشته می شوم» با این حساب برای آن حضرت در هیچ قسمت نقطه ی ابهامی وجود ندارد،


هم هدف وی مشخص است و هم در مخالفت با یزید اراده ی خلل ناپذیر دارد و هم بخوبی می داند كه بیعت نكردن با آن سفاك و خونخوار سرانجام شهادت را برای وی به بار خواهد آورد، فرزند امیرالمؤمنین با این واقع بینی خاص كه نسبت به اطراف و جوانب كار دارد، كاروان خود را از مدینه بسوی مكه حركت داد و هنگام خروج از آن، آیه ای را تلاوت كرد كه خداوند آن را از موسی بن عمران هنگام بیرون رفتن وی از مصر برای نجات از حكومت فرعون نقل می كند:

«و خرج منها خائفاً یترقب قال رب نجنی من القوم الظالمین [2] .

یعنی موسی از مصر بیرون رفت در حالیكه از حكومت فرعون ترسناك بود و خوف داشت از آنكه او را تعقیب كنند و می گفت پروردگارا مرا از این مردم ستمگر نجات ببخش [3] .

حسین (ع) از مدینه خارج گردید و با كاروان خود در راهی قرار گرفت كه به مكه منتهی می گشت، یاران وی گفتند یابن رسول اللَّه از این راه روبرگردانیم و مانند عبداللَّه بن زبیر از بیراهه برویم آن بزرگوار كه با اراده و تصمیم بسوی مقصدی مشخص می رود در پاسخ فرمود:

«لا واللَّه لا افارقه حتی یقضی اللَّه ما هو قاض یعنی نه بخدا قسم از این راه بیرون نمی روم تا خدای آنچه كه بخواهد حكم فرماید»


آنگاه خطاب به آنها چنین اضافه كرد «از اینكه آنها به تعقیب از شما بیرون آیند بیمناكید؟ گفتند آری. فرمود من بیم دارم كه دست برداشتن از این راه فرار از مرگ باشد» [4] .

حسین (ع) با یاران خود پس از شش روز طی طریق سوم ماه شعبان وارد مكه گردید و در آنحال آیه ای را تلاوت می فرمود كه پروردگار در آن ورود موسی بن عمران را به مدائن و مناجات وی را با خداوند نقل می كند «فلما توجه تلقاء مدین قال عسی ربی ان یهدینی سواء السبیل [5] .


[1] ناسخ التواريخ حالات سيدالشهداء صفحه ي 161 چاپ تهران.

[2] كامل ابن اثير ج 4 صفحه ي 6 چاپ مصر سال 1303.

[3] سوره قصص آيه 20.

[4] ناسخ التواريخ حالات سيدالشهداء (ع) صفحه ي 162 چاپ تهران.

[5] سوره قصص آيه ي 22.